بنا بر باور عمومی موزهها مکانهایی برای نگهداری اشیای قدیمی، ارزشمند و باستانی هستند که پیشینه تاریخی یک کشور را به تصویر میکشند و سیر تحولی و تمدنی مردمان آن اقلیم را بیان میکنند؛ در حالی که شورای بینالمللی موزه وابسته به یونسکو موزه را مؤسسهای دائمی و بدون هدف مادی که در خدمت جامعه و پیشرفت آن باشد، معرفی میکند و اهمیت موزهها را در ارتقای همه جانبه جوامع همسطح با کتابخانهها میداند.
روزنامه ایران؛ موزه زلزله در شهر کوبه ژاپن یکی از نمونههای مناسب برای افزایش دانش و آگاهی بازدیدکنندگان از حوادث طبیعی و پیشرفت جامعه در این زمینه است. آنچه میخوانید حاصل گشتوگذار خبرنگار «ایران» و ثبت مشاهدات او از این موزه است.
حوالی ظهر است. مسافت 430 کیلومتری توکیو تا کوبه را با قطارهای فوق سریعالسیر ژاپنی که بین مردم ژاپن به شینکانسن معروف است در 3 ساعت پیمودهایم تا از بخشهای مختلف موزه زلزله کوبه بازدید کنیم.
شهر بندری کوبه که ششمین شهر بزرگ ژاپن و مرکز استان هیوگو در ناحیه کانسایی است 20 سال پیش در 17 ژانویه 1995 بر اثر زلزله بزرگ هانشین آواجی ویران شد و مشهورترین درگاه ترانزیت دریایی و تجاری ژاپن روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشت اما امروز نه تنها شهر از نو ساخته شده و جایگاه پیشین خود را بازیافته و مانند گذشته سهم بسزایی در اقتصاد ژاپن دارد، بلکه بازسازی زیرساختهای شهری و ساختمانها با شیوههای مهندسی مقاوم در برابر زلزله و همچنین ساخت موزه زلزله کوبه که از موزههای شاخص دنیاست، شهرت جهانی به این منطقه داده است به طوری که سالانه گروههای مختلفی از کارشناسان، مهندسان، اصحاب رسانه، مقامات دولتی و فعالان بخش خصوصی از سراسر دنیا در قالب دورههای آموزشی مدیریت بحران و کاهش اثرات حوادث طبیعی به کوبه سفر میکنند.
اتوبوس لیموزینی که گروه ما متشکل از خبرنگاران 16 کشور آسیایی و امریکای لاتین به همراه دو راهنمای ژاپنی را از ایستگاه قطار کوبه به موزه زلزله میبرد، مقابل ساختمان شیشهای 5 طبقهای که دورتادور آن را حوض آب بزرگی احاطه کرده، توقف میکند. با هدایت راهنماها وارد ساختمان شیشهای میشویم. راهنما میگوید، این ساختمان در واقع تمثیلی از موقعیت جغرافیایی کشور ژاپن است. ساختمان شیشهای محصور در حوض آب نماد کشور زلزله خیز، آسیب پذیر و محصور در اقیانوس ژاپن است. اسکلت فلزی و مقاوم ساختمان نیز نماد تلاش و پشتکار مردم و متخصصان ژاپنی برای بالابردن مقاومت زیرساختهای شهری و ساختمانها در مقابل زلزله است.
اولین جایی که در موزه زلزله کوبه میبینیم، سینمای سه بعدی با زمین لرزان و پرده نمایش 180 درجهای است. پس از آنکه چراغهای سالن سینما خاموش میشود، فیلمی 7 دقیقهای از زلزله بزرگ هانشین آواجی به نمایش درمیآید. شروع فیلم ساعت 5:40 دقیقه صبح روز 17 ژانویه 1995 (6 دقیقه قبل از وقوع زلزله) است که صحنههای مختلفی از ساحل دریا، پلها، بزرگراهها، راه آهن، ساختمانها و کوچه و خیابانها را نشان میدهد که در سکوت صبحگاهی بهسر میبرند. فیلم ناگهان به ساعت 5:46 دقیقه زمان وقوع زلزله میرود و سالن سینما زیر پاهای ما شروع به لرزیدن میکند و همزمان با این تکانها تصاویر شکستن و فروریختن ساختمانها و تمام زیرساختهای شهری با صدایی مهیب به نمایش درمیآید و پس از چند دقیقه آتشسوزیهای ناشی از اتصالات برقی آغاز میشود و لحظه وقوع زلزله و حوادث مرتبط با آن را به خوبی به بیننده القا میکند. فیلم تمام میشود.
هنوز تحت تأثیر صحنههای تکاندهنده فیلم هستیم که راهنماها ما را به اتاقی دیگر هدایت میکنند که در واقع ماکتی در اندازههای واقعی از یک کوچه زلزله زده است. در این کوچه تاریک خانهها ویران شدهاند، ماشینها زیرآوار هستند، تیرهای چراغ برق شکسته و کابلهای برق در هم تنیده شدهاند و بقایای مصالح ساختمانی در وسط کوچه به پاهایمان گیر میکند. در این کوچه صدای مرگ بخوبی شنیده میشود. پس از آنکه ذهنها بخوبی با زلزله و پیامدهای آن آشنا شد ما را به سالن سینمای دیگری هدایت میکنند و در این سالن فیلم مستند علمی 20 دقیقهای درباره زلزله 1995 کوبه به نمایش درمیآید. در این فیلم که یک راوی دارد صحنههایی از زلزله و مسائل و مشکلاتی که مردم پس از وقوع زلزله با آن دست و پنجه نرم میکردند، نشان داده میشود.
سپس راهنماها ما را به طبقه سوم ساختمان موزه میبرند. در این طبقه عکسها، ماکتها و برخی وسایل شخصی بازمانده از قربانیان زلزله در قالب یک نمایشگاه در معرض دید ما قرار میگیرد. عکسها و ماکتها شرح حال زلزله زدگان در روز اول، هفته اول و ماه اول پس از زلزله است و افرادی که در این قسمت توضیحاتی درباره عکسها و ماکتها ارائه میدهند، پیرمردهای ژاپنی بازنشسته هستند که به صورت داوطلبانه و بدون دریافت حقوق با روی خوش از بازدیدکنندگان استقبال میکنند و خاطرات و تجربیات خود را با ما قسمت میکنند.
آنها شاهدان عینی زلزله بزرگ هانشین آواجی هستند و انگیزه خود را از همکاری داوطلبانه با موزه زلزله کوبه افزایش آگاهی نه تنها مردم کوبه بلکه مردم سراسر دنیا و کمک به کاهش تلفات انسانی زلزله در جهان میدانند. راهنماها به ما میگویند، تقریباً تمام ساختمانهای کوبه که در جریان زلزله سال 1995 تخریب شده بود با استفاده از آخرین فناوریهای روز بازسازی و مقاومسازی شده و اکنون این ساختمانها در برابر زلزلههایی به بزرگی 7 ریشتر مقاوم هستند.
در مجاورت موزه زلزله کوبه ساختمان 4 طبقه دیگری به نام «مؤسسه بازپروری روحی» وجود دارد که این ساختمان در طبقه دوم با راهرویی به ساختمان موزه زلزله متصل میشود. در این مؤسسه افرادی که در جریان زلزله سال 1995 اعضای خانواده خود را از دست داده و دچار آسیبهای روحی شدهاند، تحت درمان مشاورهای قرار میگیرند.
طراحان موزه زلزله کوبه آگاهانه و هوشمندانه این مؤسسه بازپروری روحی را با راهرویی به موزه زلزله متصل کردهاند تا هر دو مقوله مرگ و حیات را در کنار هم به تصویر بکشند و این نکته را القا کنند که با وجود تمام ناملایمات طبیعی که گاه و بیگاه حیات بشر را تهدید میکند، زندگی ادامه دارد و جهان هستی به قدری زیبا و شگفتانگیز است که انسان را بارها و بارها به ادامه حیات وادار میکند.
آتشنشانی توکیو، موزه حوادث طبیعی
هرچند موزه زلزله کوبه بهترین نمونه و الگو از تلاشهای یک کشور و یک ملت برای پیشرفت به شمار میرود اما فعالیتهای آموزشی مرتبط با زلزله و دیگر حوادث طبیعی در ژاپن محدود به کوبه نیست. در توکیو نیز از ساختمان آتشنشانی این کلانشهر بازدید میکنیم. نام این ساختمان به زبان ژاپنی «هونجو بوسایکان» به معنای مرکز آموزش امداد و نجات» است و نه تنها چگونگی برخورد با زلزله بلکه نحوه رفتار در زمان وقوع طوفان، آتشسوزی و دیگر سوانح را هم آموزش میدهد. وقتی وارد ساختمان آتشنشانی توکیو میشویم ابتدا ما را به اتاقی میبرند که نحوه استفاده از کپسولهای آتشنشانی را آموزش دهند. در این اتاق صفحه نمایشی وجود دارد که در آن فیلمی از صحنه آتش سوزی در موقعیتهای مختلف نظیر آشپزخانه، سالن پذیرایی یا اتاق نشیمن نشان میدهد و به محض شروع آتشسوزی باید کپسولهای آتشنشانی را که با آب پر شده برداریم و به سمت صفحه نمایش آب بپاشیم تا آتش خاموش شود.
بخش جالب دیگری که در این ساختمان وجود دارد اتاق طوفان و باران شدید است. پس از آنکه لباسهای مخصوص را به تن کردیم و وارد این اتاق شدیم، راهنما به ما میگوید، «به مدت یک دقیقه در معرض طوفان شدید و باران سیلآسا قرار میگیرید و تنها کاری که باید انجام دهید این است که به پایین نگاه کنید و میلههایی را که در این اتاق تعبیه شده محکم بگیرید که طوفان شما را به اینسو و آنسو پرت نکند.»
پس از آن نحوه فرار از آتش و دود ناشی از آن را به ما آموزش میدهند و مسئول این بخش میگوید، «زمانی که آتش سوزی در ساختمانی رخ میدهد دود ناشی از آن به طبقات بالاتر سرایت میکند و بسیار دیده شده است افرادی که در طبقات بالاتر هستند و هنوز آتش به آن طبقات نرسیده بر اثر مسمومیت گاز منواکسید کربن و خفگی جان باختهاند.» وی تأکید میکند، «در مواقع آتشسوزی و فرار از آتش افراد باید به سمت طبقات پایینتر ساختمان بروند نه طبقات بالاتر. افراد باید تا کمر خم شوند و با حالت خمیده جلوی دهان و بینی خود را بگیرند.»
سرانجام، اتاق زلزله ماکتی از اتاق نشیمن یک خانه با یک میز ناهارخوری 6 نفره، یک تلویزیون، یک کمد و برخی لوازم آشپزخانه است. در این اتاق زلزلههای بزرگ ژاپن از جمله زلزله 1995 کوبه و زلزله 2011 شرق ژاپن که با سونامی همراه بود، شبیهسازی شده و صفحه لرزان کف اتاق بشدت 7 ریشتر میلرزد. ابتدا مسئول این بخش به ما آموزش میدهد که به محض شروع زلزله نخستین کاری که میکنیم پناه گرفتن زیر میز و صندلیهاست. پس از آنکه لرزش زمین تمام شد ابتدا گاز شهری را میبندیم که جلوی آتشسوزیهای احتمالی گرفته شود و سپس به سمت درب خروجی میرویم و خانه را ترک میکنیم. وی همچنین توضیح میدهد که زلزلهها انواع مختلف دارند برخی از آنها لرزشهای افقی، برخی لرزشهای عمودی، برخی لرزشهای چپ و راستی و برخی هم لرزشهای افقی و عمودی همزمان دارند که نوع آخر بیشترین خسارت را به بار میآورد و زلزله سال 2011 شرق ژاپن که با سونامی همراه شد از این نوع بود. پس از آن در گروههای 6 نفره وارد اتاق زلزله میشویم و زلزله 7 ریشتری را تجربه میکنیم و آموزشهای تئوریک را به صورت عملی اجرا میکنیم.
نکته جالب درباره ساختمان آتشنشانی توکیو یا مرکز آموزش امداد و نجات و موزه حوادث طبیعی توکیو این است که بازدید از این موزه برای عموم مردم اعم از ژاپنی یا خارجی رایگان است و این تأسیسات عظیم بدون هیچ چشمداشت مالی و تنها با هدف افزایش آگاهی عمومی از نحوه رفتار در شرایط بحرانی در اختیار مردم قرار گرفته است.
سرعت لاکپشتی احداث موزه زلزله تهران
ایران جزو 10 کشور زلزله خیز جهان و به گفته پروفسور بهرام عکاشه، پدرعلم زلزله شناسی ایران، ششمین کشور زلزله خیز جهان است. داغی که زلزله در سالها و دهههای گذشته بر دل مردم عزیز ما گذاشته کمتر از حوادث و زلزلههای تاریخی ژاپن نیست اما فعالیتهای پیشگیرانه و آموزشی که در کشور ما برای رویارویی با حوادث طبیعی انجام شده و در حال انجام است در مقایسه با ژاپن بسیار ناچیز و ناکافی است. مردم ما تجربه زلزلههای رودبار، بم، ورزقان، بوئینزهرا و... را دارند اما براستی این تجربهها چه دستاوردی برای ما داشته است. چند سالی است که زمزمه ساخت یک موزه زلزله در تهران، پایتخت زلزله خیز ایران به گوش میرسد. مقامات از اختصاص زمین مناسب برای این پروژه خبر دادهاند، مطالعات کارشناسی این پروژه با همکاری شریک ژاپنی (آژانس همکاریهای بین المللی ژاپن) پایان یافته، ظاهراً بودجه لازم هم اختصاص یافته اما خبری از شروع پروژه نیست.
ایده راهاندازی موزه زلزله در حالی برای ایران حادثهخیز نو و تازه است که آگاهی عمومی درباره اهمیت این موزه پایین است و اگر گشتی در شهر بزنیم و از شهروندان درباره آن سؤال کنیم شاید کمتر کسی اطلاع جامع و کاملی از این پروژه و مزایای آن داشته باشد. به طور معمول موزههای زلزله با دو کارکرد زنده نگه داشتن خاطره زلزلههای بزرگ در تاریخ یک کشور و عبرت آموزی از تجارب به دست آمده در جریان مدیریت بحران پس از زلزله راهاندازی میشوند و ضمن ایجاد احساس عینی از حوادث طبیعی بویژه زلزله، میتوانند مکان مناسبی برای بهبود تصمیمگیری مدیران باشند.