يکشنبه 4 خرداد 1404
slogan
iran Imam
تاریخ : پنجشنبه 21 خرداد 1394
کد 682

شبح شوم خشک سالي برفراز کشورایران

بحران آب و پديده خشک سالي به صورت خزنده درحال گسترش در سطح کشور مي باشد و اين مسئله هشداري جدي براي ادامه حيات نسل فعلي و آيندگان مي‌باشد. مديريت منابع و مصرف آب تنها راه نجات از بحران فعلي مي‌باشد، اما هنوز اهميت و خطرناک بودن اين وضعيت، از سوي ما جدي گرفته نشده است

بحران آب و پديده خشک سالي به صورت خزنده درحال گسترش در سطح کشور مي باشد و اين مسئله هشداري جدي براي ادامه حيات نسل فعلي و آيندگان مي‌باشد. مديريت منابع و مصرف آب تنها راه نجات از بحران فعلي مي‌باشد، اما هنوز اهميت و خطرناک بودن اين وضعيت، از سوي ما جدي گرفته نشده است

ازيک دهه پيش (1380- 2005) تاکنون، سازمان ملل همه ساله با شعار« آب براي زندگي»، بحران کم آبي در سراسر جهان را هشدار مي‌دهد و با اعلام وضعيت بحراني به بيش از 129 کشور، از آنها مي خواهد تا براي حفظ منابع آبي موجود و تجديد شونده، برنامه ريزي و مديريت کارشناسي داشته باشند، چراکه در آينده‌اي نزديک حيات محيط زيست و ملت‌هايشان به خطر خواهد افتاد.

ايران نيز به دليل موقعيت خاص جغرافيايي ، شرايط اقليمي و وضعيت ريزش هاي جوي، از مناطق خشک ونيمه خشک جهان به شمار مي رود. ميزان بارندگي سالانه در ايران(250 ميليمتر)، يک سوم متوسط بارندگي درجهان است، وازسوي ديگر نياز فزاينده به آب درکشورمان، موجب بهره برداري بي رويه و برهم زدن تعادل منابع آب گرديده است. اين رويه مصرف موجب شد تا ذخيره‌هاي آبي که از هزاران سال قبل در زمان هخامنشيان تا حدود 40 سال پيش دست نخورده باقي مانده بود، با مصرف و مديريت ناصحيح هدر برود. طي چهل سال اخير 75 درصد ذخاير زيرزميني، معادل 120 ميليارد مکعب آب شيرين مصرف کرديم که ازاين مقدار حدود 75 ميليارد متر مکعب آن مربوط به 8 سال گذشته بوده و فاجعه اي بزرگ محسوب مي‌شود. به عبارتي اکسير حيات و تمدن چند هزارساله خود را به دست خويش تاراج کرديم.

روي آوردن به مکيدن آب‌هاي زيرزميني موجب منفي شدن تراز سفره‌هاي آبدار در سراسر کشور شده است. بر اساس گزارشات بدست آمده از جانب وزارت نيرو بيش از 300 دشت از مجموعه 609 دشت محدوده مطالعاتي کشور با بيلان منفي سرانه آب مواجه مي‌باشند.

در حال حاضر اين پديده که به تعبيري از آن به غارت سفره‌هاي آب زيرزميني و يا زلزله خاموش نام برده مي‌شود، 300 دشت کشور از جمله دشت‌هاي تهران، قزوين، همدان، خراسان رضوي، اردبيل، کرمان و يزد را دچار کرده و در حال توسعه است.

طبق آخرين مطالعات، در دشت تهران، نرخ سالانه فرونشست 36 سانتي‌متر است، به اين مفهموم که دشت تهران که گسترده آن مناطق جنوب شرق پايتخت را در بر مي گيرد، طي يکسال اخير 36 سانتي متر نشست کرده که با کوچکترين زلزله ممکن است ويراني بزرگي به بار‌آورد.

از بين رفتن سلامت زمين و تغيير حالت اسفنجي خاک به شکل کلوخيدگي، موجب اين نشست‌هاي دفعي و عدم جذب نزولات آسماني مي‌باشد. لذا همين مقدار بارش‌هاي کم و پراکنده نيز نمي‌تواند موجب تجديد منابع محدود آب کشور گردد. اين مسئله موجب سخت شدن سطح روي خاک مي‌گردد، به اين ترتيب آب‌ها به جاي جذب در زمين، جاري خواهند شد و سيلاب‌ها را به دنبال دارند.

از سوي ديگر، 70 درصد از حجم 417 ميليارد مترمکعب بارش سالانه دفعتاً به‌صورت تبخير هدر مي‌رود و تنها 125 ميليارد مترمکعب از کل بارش جزء منابع آب تجديدشونده به دو صورت سطحي و زيرزميني قابل استفاده است.

اين درحالي است که مصرف آب در کشور ما 96 ميليارد مترمکعب بوده و اين در مقايسه با 125 ميليارد مترمکعب کل آب تجديدشونده کشور نشان‌دهنده اين است که ما حداقل 80 درصد از منابع آب کشورمان را مصرف مي‌کنيم!. بنابرمدل‌هاي ارائه شده از سوي موسسه بين المللي آب، اگر اين روال مصرف در ايران ادامه يابد، اين کشوربراي حفظ وضع موجود تا سال 2025 بايد بتواند 112 درصد به منابع آب قابل استحصال خود بيفزايد که اين مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غيرممکن به نظر مي‌رسد.

بحران آب و پديده خشک سالي به صورت خزنده درحال گسترش در سطح کشور مي باشد و اين مسئله هشداري جدي براي ادامه حيات نسل فعلي و آيندگان مي‌باشد. مديريت منابع و مصرف آب تنها راه نجات از بحران فعلي مي‌باشد، اما هنوز اهميت و خطرناک بودن اين وضعيت، از سوي ما جدي گرفته نشده است. از اين پس؛ باتوجه به بحراني بودن وضعيت آب و خشک سالي درکشور، براي آگاهي بيشتر افکارعمومي طي مطالب بيشتري به بررسي مسائل مرتبط با اين حوزه خواهيم پرداخت.