يکشنبه 4 خرداد 1404
slogan
iran Imam
تاریخ : سه شنبه 1 مرداد 1392
کد 19

حوادث و سوانح در يک قدمي ما/ پيشگيري را جدي بگيريم ايران کشوري سانحه خيز است و هرساله حوادث گوناگوني را تجربه مي کند

به گفته کارشناسان وقوع پياپي اين گونه حوادث و سوانح، اهميت اتخاذ تدابير لازم قبل، هنگام و بعد از وقوع حادثه در مديريت بلاياي طبيعي را آشکار مي سازد.
ايران کشوري سانحه خيز است و هرساله حوادث گوناگوني را تجربه مي کند. به گفته کارشناسان وقوع پياپي اين گونه حوادث و سوانح، اهميت اتخاذ تدابير لازم قبل، هنگام و بعد از وقوع حادثه در مديريت بلاياي طبيعي را آشکار مي سازد.

به گزارش خبرنگار اجتماعي ايرنا،ارزيابي سانحه به صورت دقيق در زمينه هاي بررسي اثرات سانحه، نيازهاي فوري سانحه، ابعاد لازم براي انجام عمليات اضطراري جهت حفظ زندگي بازماندگان و تهيه تسهيلات لازم براي بازتواني آنان از ضروريات است.
در بين حوادث طبيعي، تنها در طول يك قرن گذشته بيش از يك هزار و 250 مورد زمين لرزه مرگبار در 75 كشور جهان رخ داده است. بيش از 80 درصد مرگ و ميرهاي حاصل از اين رويداد طبيعي در 6 كشور جهان بوقوع پيوست و متاسفانه ايران با تلفاتي بالغ بر 120 هزار نفر و خساراتي افزون بر ميلياردها ريال در زمره اين كشورها بوده است.
پهناور بودن سرزمين ايران و ويژگي هاي خاص جغرافيايي، اقليمي و زيست محيطي آن سبب شده كه از 41 نوع حادثه طبيعي شناخته شده درجهان، 31 نوع آن در ايران امكان وقوع داشته باشد كه سيل و زمين لرزه دراين ميان بيشترين سهم را به خود اختصاص داده، به نحوي كه هرازگاهي يكي از اين دوسانحه طبيعي بخشي ازكشور را تخريب كرده و خسارات زيادي وارد مي سازد.
با توجه به تجربيات گروه هاي امداد و نجات بين‌المللي، يكي از نكاتي كه پس از وقوع فجايع طبيعي به آن توجه ويژه‌اي شده است، ارزيابي سانحه و همكاري كردن سازمان هاي امدادرسان با افراد و گروه هاي محلي در امر امدادرساني شهرها است تا از اين طريق بتوان سريع‌تر، امكانات و خدمات مورد نياز مردم مناطق آسيب ديده را فراهم كرد.
اين گونه حوادث و سوانح، اهميت اتخاذ تدابير لازم را قبل، هنگام و بعد از وقوع حادثه در مديريت بلاياي طبيعي نشان مي‌دهد كه با برنامه‌ ريزي و دستورالعمل‌هاي مقابله و ايجاد سامانه‌هاي مديريت پيش بيني حوادث و سوانح و راه‌اندازي سيستم‌هاي هشدار زود هنگام در حوادث احتمالي مي‌تواند به كاهش قابل توجه تعداد قربانيان و مصدومان بيانجامد.
اما با توجه به اظهارات گروه هاي بين المللي امداد و نجات و هشدار كميته اضطراري فجايع طبيعي (DEC) در مورد وقوع زلزله در شهرهاي بزرگ جهان از جمله تهران، استانبول در تركيه و كاتماندو در نپال، به نظر مي رسد در زمان وقوع حوادث و سوانح طبيعي، غير طبيعي و انسان ساخت در كشور، تعادل فيزيكي و هماهنگي بين سازماني ميان سازمان هاي درگير و دخيل در امر مديريت بحران و سانحه وجود نداشته و يا اگر وجود داشته عملكرد آنها همواره با علامت سئوال مواجه بوده است.
مديريت بحران و سانحه يك مقوله فرابخشي است و تعامل بخش ها و سازمان هاي مختلف را مي طلبد، اما در اين بين جاي ساختار و سيستم نظام مندي كه تعامل بين اين بخش ها را برقراركند، در نظام مديريت بحران و سانحه كشورخالي است.
در اكثر كشورهاي سانحه خيز دنيا چنين ساختار و سيستمي را در برنامه هاي مديريت بحران و سانحه طراحي كرده اند كه تعامل بين بخش ها و سازمان هاي مختلف درگير با مديريت سانحه را در خصوص تامين اطلاعات مورد نياز براي پاسخ به موقع برقرارمي كند.
به اعتقاد كارشناسان مديريت سوانح در كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته، ارزيابي سانحه به عنوان بخشي از مديريت بحران در حوادث و سوانح به وقوع پيوسته تاثيراث مستقيمي در تصميم گيري ها و برنامه ريزي هاي مناسب براي پوشش سريع و فوري عمليات هاي امداد و نجات و پاسخگويي حوادث و سوانح به وقوع پيوسته، داشته است.
بنابر تجربيات مديران بحران حاضردرعمليات هاي گسترده و پيچيده امداد رساني به آسيب ديدگان انواع حوادث و سوانح ، ارزيابي نيازها و منابع در همه سوانح مورد نياز است و در طول همه مراحل معين پس از سانحه، از امداد و نجات و بازتواني و ساماندهي تا مرحله بلند مدت، بازسازي جرياني شناور دارد.
ارزيابي دقيق خسارات، تلفات و مجروحان پس از سانحه براي برنامه ريزي و اجراي صحيح عمليات امداد و نجات، باز تواني و بازسازي ضروري است.
مديريت سانحه حاصل يك كار گروهي منسجم و هماهنگ است كه خود، بدون حمايت و افزايش توانمندي افراد ساكن درجوامع خطر خيز و آسيب پذير غير ممكن است و وظيفه مهم مديريت سانحه، درك جامع و كامل از همه منابع و ظرفيت ها براي استفاده بهينه از آنهاست.
در اين رهگذر، سياستگذاري صحيح، تدوين برنامه هاي مناسب، وضع و اصلاح قوانين لازم، آموزش و پژوهش، مهمترين عوامل پشتيباني كننده مديريت سانحه خواهد بود.
مديريت و ارزيابي سانحه درهمه ابعاد آن بايد با رويكرد اصلي به حل مشكلات برنامه ريزي شود، مقرون به صرفه و يكپارچه باشد و همه سازمان هاي دولتي، خصوصي و NGO در آن دخيل باشند.
يكي ازمهمترين معضلات مديريت و ارزيابي سانحه در كشورهاي آسيب پذير و خطرخيز چون ايران، فعاليت غير نهادينه و سازماندهي نشده آن است.
ارزيابي سانحه از سوي گروه هاي امدادرسان بايد همواره بر مسايلي چون شرايط موجود، موقعيت و محل، شكل و ماهيت سانحه، احتمال بروز آن، شدت و وسعت خطر در نقاط آسيب پذير در نواحي مختلف شهري و روستايي، اشراف و تسط كافي و كامل داشته باشد.
امروزه عمده ترين نقاط ضعف مديريت سانحه وبالطبع مديريت امداد و نجات كشور، عدم هماهنگي و همكاري سازمان ها، كمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراكندگي و ناكافي بودن قوانين و مقررات موجود، محدوديت منابع مالي، مشخص نبودن متولي اصلي در بسياري از امور مربوط به مديريت سانحه و كمبود اطلاعات كافي و نقص در سيستم هاي اطلاعاتي موجود در حيطه مديريت و ارزيابي سانحه است.
در اين ميان تعيين نياز ها و اولويت ها براي نجات جان سانحه ديدگان،تعيين منابع موجود و قابل دسترس،فراهم كردن امكانات به منظور تسهيل توسعه و بهبود بلند مدت حائز اهميت و ضروري به نظر مي رسد.
طبق هشدار كميته اضطراري فجايع طبيعي (DEC)، هم اكنون بيشترين نگراني هاي سازمان هاي امدادرسان جهان در مورد وقوع زلزله در شهرهاي بزرگ جهان از جمله تهران، استانبول در تركيه و كاتماندو در نپال است.